یلدای مناجات

ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر همره مایی
  • خانه
  • تماس  
  • ورود 

غم فراق امام کاروان اسرای کربلا رسید

20 آذر 1391 توسط تجری

 

ای  سرور عابدان عالم، امشب که شب شهادت توست، به درگاهت می آیم تا بر جوانی ام

دعا کنی، تا در لطافت و غلظت و رقت و نورانیت تو شناور شوم و ذوب شوم در زلال نگاهت

امشب اشک های داغ ِ روی گونه هایم، در کنار تپش های ملتهب قلبم، نظاره گر پر کشیدن

سجده دارترین عنصر هستی است . ای امام زمزمه های عاشقانه شب، سفرت پرباران!

ای امام عابدان شب زنده دار، غم فراق علقمه و عاشورا، چگونه بر پیکر تب دارت نهیب

می زد، آن زمان که در ابتدای اسارتت، زخم های گلگون قدم هایت را به شمارش نشستی؟

در کوچه پس کوچه های جوانی ام، نجوای دعای توست که می جوشد و میل رویش را در

 تمام وجودم ایجاد می کند. برای سبز شدن و جوانه زدن، لابه لای صحیفه ات آشیانه می کنم

 2 نظر

عید ولایت

13 آبان 1391 توسط تجری

ما شیعه ی علییم چون از نطفه پاکیم  /  ما لقمه ی نا پاک و حرامی نشناسیم

                               ننگ است سر هر سفره نشستن  /  جز سفره صدیقه سهامی نشناسیم

ما نسل غدیریم پس از رحلت احمد  /  جز حیدر کرار امامی نشناسیم

 

عید یعنی عودت…یعنی برگشتن…مثال واضح آن معاد است…چهار عید در مکتب ما آمده است و به آن تاکید شده…عید مبعث ٬عید فطر٬عید قربان٬ عیدالله الاکبر عید غدیر…

عودت یعنی زکجا آمدم و آمدنم بهر چه بود؟؟؟به راستی فطرت ما چیست؟؟؟بازگشت و عودت ما به کجاست؟؟؟

 امام صادق فرمودند : شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا… فطرت ما غدیریست…فطرت ما حیدریست…

وبازگشت و عودت ما به سوی اهلبیت علیهم السلام است که در زیارت شریف جامعهء کبیره به صراحت به آن اشاره شده است…

 

 

 

 3 نظر

فضایل صلوات

04 تیر 1391 توسط تجری

فرستادن صلوات :

موجب رضای حق است.

تخلق به اخلاق خداوندی است.

ملائکه بر او صلوات فرستند.

موجب شفاعت ان حضرت است.

معروف شدن نزد ان حضرت است.

موجب خشنودی رسول خداست.

موجب خوشنودی همه ائمه است.

عبادت خداست.

موجب رستگاری دنیا و اخرت است.

سبب روشنی قبر است.

موجب خوشنودی ملک الموت است.

موجب وفا کردن به عهد الست است.

موجب صلوات فرستادن همه خلایق است.

موجب پاکیزه شدن همه اعمال است.

موجب ادراک رحمت است.

سبب طیب شدن مجالس است.

سبب توانگری است.

سبب نور بسیار در روز قیامت است.

موجب عبور از صراط است.

مشرف شدن به صلوات و سلام خداوندی است.

اطاعت امر خداوند است.

موافقت با ملائکه است.

سبب حصول قرب خداست.

قرب به رسول خدا(صلی الله علیه واله وسلم)است.

موجب تحفه خاص ان حضرت است.

نوشته شدن ثواب است در صحیفه نورانیه.

موجب اجر و ثواب ذاکر است.

کفاره گناهان است.

دعای وسط دو صلوات مستجاب است.

دوری از عذاب جهنم است.

سبب دفع فشار قبر است.

موجب خشنودی رضوان جنت است.

موجب دفع نفاق است.

موجب عافیت است.

سبب قبولی همه طاعات است.

سبب خلاصی از غیبت است.

سبب یاد امدن فراموشی است.

موجب سنگینی میزان است.

باعث خشنودی تمام انبیاء است.

 

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

 4 نظر

الشام الشام الشام

06 دی 1390 توسط تجری

الشام الشام الشام

روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر

کربلا کجا بود ؟ حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام

به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود:ای

نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که مارا وارد شام کردند زیرا

در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر

ما وارد نشده بود .

1) در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار

کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان

جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می

کردند.

2)  سرهای شهدا را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را

در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگهداشتند و سر برادرم ، علی

اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم

سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند

و با سرها بازی می کردند  و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و

پاهای ستوران قرار  میگرفت

3) از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد

چون دستهایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام

سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.

4 ) از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در

کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم !  بکشید اینها را که در اسلام

هیچگونه احترامی ندارند.

5) ما را از شتران پیاده کردند وبه یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی

یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان

پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی

کنید.

ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب

بسوی ما افکندند.

6) ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان

بفروشند ،

ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسر نساخت.

7) ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و

گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم!

رمز المصیبه به نقل از تذکره الشهدا ص 411

 2 نظر

احسان سیدالشهدا

30 آبان 1390 توسط تجری

 

روزى يك نفر از اعراب بيابان محضر حضرت حسين (ع) آمد و گفت: يابن رسول الله به يك خون بهاى كامل ضامن شده و از پرداخت آن عاجز شده ‏ام ، پيش خود گفتم: بروم مشكل خود را پيش بزرگوارترين مردم مطرح كنم و از او كمك بطلبم و از اهل بيت رسول الله، اصيل‏تر و بزرگوارتر نيافتم، لذا مشكل خودم را محضر شما آورده ‏ام.
امام (ع) فرمود: اى برادر عرب سه مسأله از تو خواهم پرسيد اگر از يكى جواب بدهى يك سوم مال را به تو خواهم داد و اگر از دو مسأله جواب دادى دو سوم مال و در صورت جواب به هر سه مسأله، همه خون بها را به تو خواهم داد.

اعرابى گفت: يابن رسول الله (ص) آيا مثل تو از مثل من مى ‏پرسد حال آنكه تو از اهل علم و شرف هستى؟
امام (ع) فرمود: بلى از جدم رسول خدا (ص) شنيدم، مى ‏فرمود: «المعروف بقدر المعرفة» احسان به اندازه معرفت بايد باشد.
اعرابى گفت: حالا كه اين طور است بپرسيد اگر توانستم جواب مى ‏دهم وگرنه از شما مى ‏آموزم و لاقوة الا بالله.

امام (ع) فرمود: «أَىّ الاعمالِ أفضل؟»كدام عمل از همه اعمال افضل است؟ اعرابى جواب داد: «الايمان بالله» ايمان به خدا، امام فرمود: «فما النجاة من المهلكة؟» نجات از هلاكت كدام است؟ جواب داد: «الثقة بالله» اعتماد به خدا.
امام (ع) فرمود: كدام چيز مرد را زينت مى ‏دهد؟ «فما يزيّن الرجل» گفت: علم كه توأم با حلم باشد.
فرمود: اگر آن نباشد كدام چيز زينت است؟
گفت: مال كه توأم با مروت و مردانگى باشد.
فرمود: اگر آن هم نباشد، كدام چيز زينت مرد است؟
جواب داد: فقر توأم با صبر و خويشتن دارى.
فرمود: اگر آن هم نباشد، ديگر چه چيز زينت انسان است ؟
جواب داد: صاعقه ‏اى كه از آسمان بيافتد و او را بسوزاند، كه او به اين صاعقه اهل است .

حضرت خنديد و كيسه ‏اى به اعرابى داد كه هزار دينار در آن بود، و انگشتر مباركش را نيز به او داد كه نگين آن به دويست درهم مى ‏ارزيد، فرمود: دينارها را به طلبكاران خود بده، انگشتر را نيز صرف مخارج خودت بكن. اعرابى آنها را گرفت و اين آيه را خواند: «الله اعلم حيث يجعل رسالته

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

یلدای مناجات

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس